بلاگ کودکان

بلاگ کودکان

بلاگ کودکان

بلاگ کودکان

داستان کودکانه انجیر زیبا

دو لنگه در خانه ننه زیبا را کنده بودند انداخته بودند روی جو و لودر از روی آنها رفته بود آنور، نخست دیوار حیاط را خراب کرده بود، راهش را باز کرده بود و رفته بود سراغ آغولها و طویله. آغولها را صاف کرد و گوشه ای روی هم انباشت، حیاط کوچک بود و برای خراب کردن طویله درخت انجیر سر راه بود.
آقای غریبه به راننده گفت که اول درخت را از ریشه در بیاورد. ما بچه ها که ده نفری می شدیم تا که این را شنیدیم ناخودآگاه همه با هم با صدای بلند داد زدیم: «نه، درخت انجیرو نکِنید». همه برگشتند و با تعجب به ما نگاه کردند. مرد غریبه به راننده لودر گفت: «یه لحظه صبر کن»، و به طرف ما آمد و گفت: «ببخشید بچه ها، اینجا می خواد یه خونه سه طبقه ساخته بشه، درخت هم مزاحمه. چاره ای نیست و درختو باید از ریشه در بیاریم». کدخدا جلوتر آمد و گفت: «مهندس این درخت انجیر و این بچه ها یه جورایی با هم دوستن. این درخت یادآور مهر و محبته برای این بچه ها، مهر و محبت یه پیرزن مهربون که همین چند ماه پیش به رحمت خدا رفت، همون که شما اینجارو از پسرش خریدین». اشک تو چشمهای ما جمع شده بود. مهندس یک نگاهی به ما انداخت، مکثی کرد و بعد نگاهی به درخت و لودر و راننده ی لودر که پای درخت منتظر بود انداخت، دوباره سرش را به سمت ما چرخاند و در حالیکه لبخندی به لب داشت گفت: «خوب هر مشکلی یه راه حلی داره. الان نیمه های بهمنه من میتونم ته نیمه ی اسفند صبر کنم تا شما هرچی دوست دارید قلمه از این درختی که می فهمم عزیز و یه جوری مقدسه براتون جدا کنید و برید هر جا دوست دارید بکارید، تو مدرسه، تو باغچه تون، یا تو باغاتون. منم می برم و تو باغچه خونه ام می کارم، باید درخت پربرکتی باشه». و رو کرد به راننده لودر و گفت: بریم. خداحافظی کرد سوار ماشینش شد و رفت.
از مرگ ننه زیبا ده سال می گذرد و انجیر او نه تنها در روستای ما و شهر ما که در خیلی از روستاها و شهرهای اطراف ریشه دوانده است. امسال من دانشگاه اصفهان قبول شدم. ترم دوم است و دو هفته دیگر عید نوروز می شود. دیروز همراه خودم قلمه های که پدرم از انجیر جلوی خانه امان جدا کرده بود آوردم که امروز صبح چند تا از آنها را جلوی خوابگاهمان کاشتم و الان هم چند تا در دست دارم تا با کمک یکی از باغبان های دانشگاه در فضای سبز جلو دانشکده بکارم. باغبان پیر دو تا از قلمه ها را از من می گیرد تا نیمه آنها را می کند در چاله کوچکی که کنده است و همینطور که با بیلچه اش خاک می ریزد دورشان با لهجه ی شیرینش می پرسد: «خوب بِچه ی کرمون، بگو ببینم این چه نژاد انجیری س؟ خوب بر میدد آیا؟». من هم لبخندی می زنم و در پاسخش می گویم: «انجیر زیبا بهش میگیم ما، برش هم حرف نداره»

مشخصات یک سمسار موفق چیست؟ چطور سمسار خوبی باشیم؟

سمساری محلی است که در آن کالاهای دست دوم خرید و فروش می شوند . اکثر مردم حداقل یک بارتجربه مراجعه به این محل و خرید و فروش کالا را از سمسار داشته اند .هنگامی که نیاز است کالایی با قیمت مناسب خریداری کنند و یا زمانی که نیاز باشد وسایل منزل و اداره را تعویض کنند اولین محلی که به ذهنشان می رسد سمساری است . با توجه به کمبود وقت و ترافیک در سطح شهر تهران پیدا کردن سمساری تهران گاهی اوقات کاری دشوار و زمان بر خواهد بود اما نیازی نیست نگران ان موضوع باشید کافی است با ما تماس بگیرید تا در کوتاهترین زمان ممکن در هر جای تهران که هستید به محل مورد نظر شما بیایم و کالای شما را با قیمت مناسب خریداری کنیم . تیم ما  آماده ارائه خدمات به همشهریان در شمال تهران ، جنوب تهران ،  شرق تهران ، غرب تهران و سایر نقاط تهران در تمامی ایام هفته و روزهای تعطیل هستیم . در ادامه این مقاله از سمسارچی همراه ما باشید.

مشخصات یک سمسار موفق چیست؟ چطور سمسار خوبی باشیم؟

سمساری یکی از مشاغلی است که هر کسی به سراغ آن نمی‌رود، اما بسیاری از افرادی که وارد این شغل شده‌اند توانسته‌اند وضعیت مالی خود را تا حد زیادی بهبود ببخشند. اگر این شغل درآمدی نداشت یا درآمدش کم بود افراد زیادی وارد این شغل نمی‌شدند و به طبع اتحادیه‌ای هم برای سمساران وجود نداشت. شغل سمساری یک شغل واسطه‌گری است و باید یک کالایی را از یک فرد خریداری کنند و به فرد دیگری به فروش برسانند،

اما این شغل با سایر مشاغل یک تفاوت اساسی دارد و آن قیمت کالاهایی است که رد و بدل می‎‌شود. در این گزارش قصد داریم تا همه خوب و بد این شغل را برایتان روی دایره بریزیم.

مدیران بداخلاق
تصور اکثر ما از سمساران این است؛ افرادی عبوس و بی‌حوصله‌ که همیشه در مغازه‌های تاریک و در عین حال شلوغ خود می‌نشینند و تلاش می‌کنند اجناس گران‌قیمت و عتیقه ما را با کمترین قیمت از ما بخرند. اگر با وجود این تصور رایج، شما شغل مدیریت سمساری را انتخاب کرده‌اید، برای شکستن این تصور غالب و ایجاد تمایز باید نکات زیادی را رعایت کنید.

شاید به کار بردن واژه مدیریت برای مشاغلی مانند سمساری کمی عجیب به نظر برسد، اما واقعیت ماجرا این است که این شغل نیازمند ظرافت‌های مدیریتی فراوانی است که اگر رعایت نشود، قطعا کارهای‌مان به شکل مطلوب پیش نخواهد رفت. در نظر داشته باشید که شغلی مانند سمساری نیازمند فعالیت بدنی زیادی است.

چیدمان وسایل در یک مغازه سمساری نظم چندانی ندارد و در نتیجه ممکن است یک مشتری کالایی را بپسندد که در زیر وسایل دیگر قرار داشته باشد و مجبور هستید آن را برای مشتری بیرون بیاورید. سختی این مسئله نباید به هیچ عنوان بر گشاده‌رویی شما و رفتارتان با مشتری تاثیر بگذارد. با این‌حال، یکی از مزیت‌های این شغل این است که فعالیت در این صنف نیازی به انبار ندارد و یک مغازه 15 تا 30 متری کفایت می‌کند.

از آنجایی که اجناس داخل مغازه از وسایل اضافی خانواده‌ها تهیه می‌شود باید بدانید که چه کالاهایی برای عموم مردم جذابیت دارد. اگر یک کالای رنگ و رو رفته را خریداری کنید و به همان شکل داخل مغازه قرار دهید بدانید که صاحب اول و آخر آن خودتان هستید. این مغازه نیازی به ویترین ندارد، اما نوع چیدمان مغازه بسیار اهمیت دارد. سعی کنید از پارتیشن‌های بلند و سقفی برای کالاهای خریداری شده استفاده کنید تا از حداقل فضایی که دارید بهترین بهره را ببرید.

سود در خرید است
نه فروش
در زمان خرید محصولات دست دوم از مشتریان باید دقت داشته باشید که سود شما در خرید است نه فروش. به این دلیل که قیمت محصولات دست دوم مشخص است و با رعایت یک فاصله معین با قیمت نو آن به فروش می‌رسد. در نتیجه در نظر بگیرید که محصولات را نباید با قیمت بسیار بالایی خریداری کنید ، در این صورت یا صاحب اول و آخر کالا خودتان هستید یا باید آن را با ضرر بفروشید.

سود در این شغل ثابت نیست و ممکن است روی یک محصول 5 هزار تومان و روی کالای دیگر 100‌هزار تومان سود کنید.

سمساری‌های کم‌نور
نور بیشتر سمساری‌ها کم است و اجناس به‌خوبی مشخص نیستند و برخی مشتریان بعد از خرید و انتقال محصول به منزل متوجه می‌شوند که محصول دارای ایراداتی است که در مغازه نمایان نبوده و از خرید خود پشیمان می‌شوند و همین امر باعث نارضایتی و تکدر خاطرشان می‌شود.

سعی کنید نور مغازه به‌گونه‌ای باشد که اجناس به‌خوبی مشاهده شوند و قبل از خرید کالا را از همه زوایا به مشتری نشان دهید. اجناسی که خریداری می‌کنید باید بعد از خرید به‌اصطلاح دستی به سر و روی آن بکشید تا مورد توجه افراد قرار گیرد.

مغازه‌ای نمونه
داشته باشید
یک ضرب‌المثل معروف است که می‌گوید: «آدم خوش‌حساب شریک مال مردم است.» اگر شما هم بتوانید با مردم خوش‌حسابی کنید و اقلامی که آنها قصد فروش دارند را به صورت نقدی خریداری کنید و وعده و وعید بیهوده ندهید، آنها برای فروش به سراغ فرد دیگری نمی‌روند و حتما شما را انتخاب خواهند کرد.

برای اینکه فعالیت راحت‌تری داشته باشید، بهتر است لوازم داخل مغازه خود را تفکیک کنید. سعی کنید لوازم برقی کوچک را در یک سمت و خرده‌ریزهای دیگر را هم در طبقاتی که تعبیه شده قرار دهید تا دسترسی به آن آسان باشد.
تفکیک محصولات داخل مغازه باعث می‌شود تا کالاها توسط خریداران بهتر دیده شود.
تمیز بودن مغازه مسئله دیگری است که برخی از سمساران خیلی به آن توجه ندارند و این موضوع را جدی نمی‌گیرند. یک مغازه مرتب و پاکیزه می‌تواند شما را به انتخاب اول مشتریان‌تان تبدیل کند.
برای جابه‌جایی و خرید وفروش محصولات حجیم و بزرگ به یک وسیله نقلیه نیاز دارید. این وسیله نقلیه می‌تواند یک چرخ‌دستی کوچک باشد یا یک وانت. تهیه وانت ممکن است هزینه زیادی روی دست‌تان بگذارد، اما یک چرخ‌دستی برای جابه‌جایی کالاهایی که در محل خریداری می‌کنید یا به فروش می‌رسانید از لوازم ضروری کارتان است.
نکته دیگر آنکه برای فروش محصولات به قول معروف دندان‌گرد و یک‌کلام نباشید. از آنجایی که کالای عرضه شده توسط شما دست‌دوم است حتما مشتریان از شما تقاضای تخفیف دارند، پس کمی از سود خود کاهش دهید تا مشتریان تان را تحت تاثیر
قرار بدهید.
این روزها به دلیل گرانی و مسائل اقتصادی خانواده‌ها ترجیح می‌دهند به منظور کاهش هزینه‌های جاری از وسایل دست‌دوم استفاده کنند که این موضوع یک فرصت مناسب را برای شما ایجاد می‌کند.
سعی کنید از این فرصت به دست آمده بهترین استفاده را کنید و با بهترین شیوه این موقعیت را برای خود تبدیل به
درآمد کنید.