بلاگ کودکان

بلاگ کودکان

بلاگ کودکان

بلاگ کودکان

حسنی بی دندون شده

حسنی بی دندون شده. زارو پریشون شده. بی احتیاطی کرده. حالا پشیمون شده. با دندونش شکسته بادومه سخت و پسته. مک زده به آبنبات. هی جویده شکلات. قندونو خالی کرده. ای وای چه کاری کرده. دونه دونه دندوناش. خراب شدن یواش یواش. تا خونه ی همسایه ها. میاد صدای گریه هاش

لالایی کن لالایی کن لالایی

لالایی کن لالایی کن لالایی 

برات قصه میگم تا که بخوابی

دیگه اشکی نریز نکن بیتابی 

میگم حکایت بره و گرگه

برات میگم که دنیا چه بزرگه 

بخواب ای کودک من گریه بسه

از اشکای تو این قلبم شکسته 

نذار مروارید چشمات حروم شه

لا لایی میخونم تا شب تموم شه 

لالایی کن لالایی کن لالایی

تویی که پاکترین خلق خدایی 

لالایی کن گل ناز قشنگم

ملوس کوچیک مست و ملنگ 

لالایی کن بخواب بابا بیداره

گل بوسه روی دستات میکاره 

لالایی کن بخواب ای نور چشما

با تورنگ خوشی میگیره دنیا 

تا خواب ببینی شاهزاده قصه

به روی اسب بالداری نشسته 

تو را میبره رو ابرای آبی

تا رو ابرا به آرومی بخوابی 

لالایی کن لالایی کن لالایی

تویی که پاکترین خلق خدایی 

لالایی کن گل ناز قشنگم

شب تو آسمون، ماه هم خوابیده لالالالایی

شب تو آسمون، ماه هم خوابیده

لحافی از ابر، رویش کشیده

از توی جنگل، از اون پایینا

صدایی میاد، صدایی تنها


ماه مهربون، دستش می گیره

یه چتر ابری، تا پایین می ره

لالالالایی تق و تق و تاق

دارکوبه بخواب، بی نور چراغ


لالالالایی، جیک و جیک و جیک

باید بخوابی گنجشک کوچیک

لالالالایی، گردوی غلتون

وقت خوابته سنجاب شیطون


لالالالایی لالایی لالا

بچه‌ها شده وقت خواب حالا

رو بالش نرم، لحاف رنگی

همه ببینید خوابای شیرین

لالالالایی لالالالایی


قور قور قور، صدا آشناست

از توی برکه، قورباغه اونجاست

برگ نیلوفر، جای خوابشه

بالش نداره، هی بیدار میشه


ماه مهربون، دلش میسوزه

از یه تیکه ابر، بالش میدوزه

بچه قورباغه، آروم میخوابه

باز تو آسمون، مهتاب میتابه


لالالالایی لالایی لالا

بچه ها شده، وقت خواب حالا

رو بالش نرم، لحاف رنگی

همه ببینید، خوابای شیرین

لالالالایی لالالالایی

مامانم دوستم داره یک عالمه هرچی از مامان بگم بازم کمه

مامانم دوستم داره یک عالمه  هرچی از مامان بگم بازم کمه

وقتی بابا سرکار یا سفره مامانم یک کم کارش زیادتره

صبحونه نون و پنیر به من می ده  سیب پوست کنده با شیر به من می ده 

منو به پارک می بره تابم می ده  وقتیکه تشنه ام میشه ابم می ده 

به من ابمیوه خوشمزه می ده نمی دونی که چقدر مزه می ده

بند کفشامو می بنده مامانم  به کارای من می خنده مامانم 

مامانم برام شیرینی می پزه کیکو تو فر روی سینی می پزه 

شبا لالایی میگه تا بخوابم بعد میزاره منو تو رخت خوابم 

می گه امشب بگذره فردا میشه سر و کله بابات پیدا میشه 

میاد از سفر با چندتا چمدون میاره سوغاتیارو برامون 

وقتی چشمامو روی هم می زارم تو دلم می گم مامان دوستتتتتتتت دارم

صبح که از خواب پا می‌شم مثل یه غنچه وا می‌شم

صبح که از خواب پا می‌شم

مثل یه غنچه وا می‌شم

شروع می‌کنم نظافت

گوش کن ببین چه راحت

حوله رو بر می‌دارم

روی دوشم می‌زارم

صابون از اون گوشه

عشوه به من می‌فروشه

منو می‌کنه صدا

زودتر به نزدم بیا

آب دستشوئی تمیزه

می‌ریزه ریزه ریزه

وظیفه‌اش چه چیزه

منو می‌کنه پاکیزه

مسواک خمیری بر روش

با یک لیوان آب توش

شویم دهان و دندان

بگم چه جوری رفیقان (اینجوری ۳)

شانه که روی میزه

دندونه‌هاش تمیزه

شانه زنم به موهام

بگم چه جوری رفیقان (اینجوری ۳)

شیروچایی بنوشم

لباس تمیز بپوشم

روم به کودکستان

میان آن گلستان

بگم چه جوری رفیقان (اینجوری ۳)